به گزارش مشرق، حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی یادداشتی را با عنوان «رمی جمرات مجلس، برجام زهر شیطان» در سایت شخصی خود منتشر کرد که متن آن به شرح ذیل است:
شاید مهمترین تصمیم مجلس نهم را باید همین تصمیمی دانست که قرار است نمایندگان این دوره مجلس شورای اسلامی در هفته جاری درباره برجام بگیرند. این تصمیم اگر قبل از رسیدگی به موضوع در کمیسیون ویژه برجام، کار راحتی بود اما اکنون که در چندین جلسه و با حضور کارشناسان بررسی و از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده است و اشکالات و ایرادات راهبردی آن در منظر مردم بیرون زده، دیگر راحت نیست. اکنون برای آنهایی که کمترین اطلاعی از متن برجام دارند، مسجل شده که بعد از این که ایران به کلیه تعهدات خود عمل می کند، باز تحریم های ظالمانه علیه ملت ایران باقی می ماند، رژیم های بازرسی بر مراکز حساس و نظامی کشورمان از سوی غربی ها مطالبه می گردد، احتمال ایجاد سایه شوم جنگ و حمله نظامی تشدید می شود، استقلال کشور در خطر و موضوع پیشرفت در هاله ای از ابهام جدی قرار می گیرد.
قبلاً اشاره کردم که چهار گزینه پیش روی نمایندگان است: رد مطلق، تأیید مطلق، تأیید مشروط و نه رد و نه تصویب بلکه توقف اجرا تا رفع اشکالات برجام. اکنون اما در آستانه تصمیم مجلس به نظر می رسد که هیچ یک از نمایندگان حتی طرفداران دولت، قائل به تأیید مطلق برجام نیستند بلکه تقریبا در این نکته که متن برجام دارای اشکالات قابل تأملی است اجماع نظر وجود دارد اما درباره نحوه برخورد با این اشکالات اختلاف نظرهایی وجود دارد.
تعدادی از نمایندگان که علی لاریجانی و دو نواب رئیس نیز در آن طیف قرار دارند، قائلند که باید با تصویب یک طرح دو فوریتی، مجوز اجرای برجام را با حداقل شروط الزامی به دولت داد و تعداد قابل توجهی از نمایندگان که اکثریت را تشکیل می دهند اما به دلیل اشکالات متعدد در متن برجام که مهمترین آن باقی ماندن ساختار تحریم ها، بازرسی های گسترده از مراکز حساس و نظامی و لگد بر استقلال کشور است، معتقدند که باید جلوی برجام را گرفت اما در این طیف هم دو دیدگاه وجود دارد:
ارائه طرح دو فوریتی در قالب توقف اجرای برجام تا رفع اشکالات از سوی دولت یا قرار دادن شروطی محکم که دولت برای اجرای برجام ملزم به رعایت آن شود. به نظر می آید که تصمیم ارائه طرح دو فوریتی الزام دولت به رعایت برخی شروط هم می تواند آسیب های جدی برای کشور در آینده داشته باشد و تنها تصمیم مدبرانه که ضامن سلامت کشور از مخاطرات پیش روست، عدم اجازه به دولت برای هر اقدامی تا رفع اشکالات برجام است. اما چرا؟
مهمترین دلیل برای این تصمیم، نفس «ارائه طرح دوفوریتی» توسط نمایندگان است. سئوال این است که چرا وقتی بر اساس اصول 77 و 125 قانون اساسی و بر اساس مواد 136 و 173 آیین نامه داخلی مجلس و بر اساس آیین نامه های مختلف اجرایی دیگر و همچنین بر اساس تفسیرهای متعدد شورای نگهبان، دولت ملزم به ارائه لایحه درباره موافقتنامه هسته ای است، این کار را انجام نمی دهد و نمایندگان مجلس در حال ارائه طرح در این باره هستند؟ پاسخ روشن است، چون دولت حاضر به اجرای قانون نیست و با تفسیر به رأی، تلاش می کند تا حرف خودش را به کرسی بنشاند.
مگر نمایندگان مجلس در تاریخ 31 خرداد امسال و قبل از توافق جامع، طی یک طرح دو فوریتی، دولت را ملزم به شرایط مهمی در امضای توافقنامه نکردند و با 199 رأی موافق تصویب نکردند که هرگونه نتایج مذاکرات هستهای با کشورهای 1+5 در صورتی معتبر است که این الزامات در آن رعایت شود: لغو تحریمها به صورت یکجا و کامل، نظارت های آژانس فقط از سایتهای هستهای مجاز است و دسترسی به کلیه اماکن نظامی، امنیتی و حساس غیرهستهای، اسناد و دانشمندان و ممنوع است و هیچ محدودیتی برای کسب دانش و فناوری صلحآمیز هستهای و تحقیق و توسعه پذیرفته نیست؛ پس چرا توافقنامه ای پذیرفته شده که هیچ یک از این قیود در آن رعایت نشده است؟ باز هم پاسخ روشن است چون دولت اعتقادی به رعایت این قید و بندها ندارد و به دلیل ناکارآمدی و ضعف در اجرا چاره ای جز اجرای قید و بندهای برجام ندارد و برای این کار تنها به دنبال بهانه است.
مگر رهبر معظم انقلاب بر اساس اصول قانونی و همچنین بر اساس حفاظت از منافع ملت، خطوط قرمزی را به شکل علنی بیان نکردند و تأکید نمودند که این خطوط قرمز را در جلسات خصوصی تغییر نخواهند داد، پس چرا در توافق جامع هسته ای این خطوط قرمز رعایت نشده است؟ پاسخ روشن است چون اعتقادی به رعایت آن وجود نداشته و مگر در حال حاضر، مجلس شورای اسلامی در خصوص برجام اعلام نظر کرده است که دولت و شخص رئیس جمهور، آن را تمام شده و مصوب تلقی می کنند و دبیر شورای عالی امنیت ملی از ورود به مرحله اجرایی آن سخن می گوید؟
بنابر این چه تضمینی وجود دارد که با تصویب مشروط برجام، دولت خود را ملزم به رعایت شروط تعیین شده بداند؟ اگر دولت این شروط را رعایت نکرد، چه کسی پاسخگوی مخاطرات ایجاد شده برای انقلاب اسلامی و ضربات جبران ناپذیر برای ملت است؟ بنابر این تنها راه حل قابل اعتماد این است که تا برطرف کردن اشکالات جدی برجام، بویژه در حوزه باقی ماندن تحریم ها و بازرسی های گسترده، هیچ مجوزی به دولت در خصوص اجرای برجام داده نشود خصوصا که آقای روحانی در طول همین دو سال نشان داده قانون گرایی و تبعیت از خطوط قرمز رهبری را در مقام سخن، خوب بلد است اما در عمل چیز دیگری از ایشان صادر می شود.
دولت در همین فاصله، حاضر به پاسخگویی به سئوالات کمیسیون برجام نشده و متاسفانه عده ای که تا پیش از این مجلس را حتی برای تعیین ساعت کار ادارات «در رأس امور» می خواندند، امروز برای یکی از مهمترین پیچ های تاریخی کشور، نمی خواهند مجلس حتی به عنوان «ته امور» هم به این مسئله ورود داشته باشد. با این وضعیت، ارائه هر طرحی که فقط باب بهانه جویی را برای این دولت قانون گریز فراهم می کند، سم مهلک برای آینده کشور است چرا که با آغاز اجرای برجام در چنین دولتی باید منتظر پیشروی روزانه دشمن از طریق منفذهای ایجاد شده باشیم.
بحث بر سر این است، دولتی که نتوانست برای وزیرش ویزای ورود به عربستان بگیرد در حالی که به احتمال زیاد نزدیک به 500 کشته از حجاج ایرانی میان قربانیان حادثه منا است، دولتی که وزیرش چهار بار با وزیر خارجه عربستان تماس می گیرد اما نتیجه این تماس ها جابجایی یک سنگ ریزه هم نیست، دولتی که در ساختارشکنی علنی برای ایجاد تردید در مبارزه با استکبار برای اولین بار با شیطان بزرگ و دشمن ملت ایران مکالمه تلفنی می کند و دست او را می فشرد، تنها در انتظار یک بهانه است تا در سایه آن آرمان های انقلاب اسلامی را پیش پای ضعف های اجرایی و مدیریتی خود ذبح کند.
وقتی اوباما و دیگر مسئولان آمریکایی و اروپایی خود اقرار و اعتراف می کنند که بیش از این امکان ادامه دادن به تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران را نداشته اند، وقتی اعتراف می کنند که برایشان حمله نظامی به ایران اسلامی ممکن نیست و با این توافقنامه امتیازهایی را به دست آورده اند که با حمله نظامی به دست نمی آوردند و وقتی از معاون اول رئیس جمهور تا وزیر صنعت و اقتصاد اقرار و اعتراف می کنند که با اجرایی شدن توافقنامه برجام هم تغییر محسوسی در امور اقتصادی و جیب مردم ایجاد نمی شود، آیا با توقف برجام، ضرر خواهیم کرد یا با اجرایی شدن آن؟
464 حاجی ایرانی در حالی در عربستان سعودی به شهادت رسیدند که فقط یک بخش از اعمال رمی جمرات بر نماد شیطان را انجام داده بودند، اکنون مجلس نهم یک راه بیشتر پیش رو ندارد تا نه تنها ادامه دهنده اعمال آن حجاج مظلوم باشد بلکه بتواند نام خود را به نیکی در تاریخ ثبت کند و به فرموده رهبری معظم انقلاب بتواند سرش را بالا بگیرد. تنها راه حل مطمئن در برابر نمایندگان، رمی جمرات بر جام زهر شیطانی است تا روزنه نفوذ شیطان بزرگ از راه برجام بسته شود؛ همین.
شاید مهمترین تصمیم مجلس نهم را باید همین تصمیمی دانست که قرار است نمایندگان این دوره مجلس شورای اسلامی در هفته جاری درباره برجام بگیرند. این تصمیم اگر قبل از رسیدگی به موضوع در کمیسیون ویژه برجام، کار راحتی بود اما اکنون که در چندین جلسه و با حضور کارشناسان بررسی و از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده است و اشکالات و ایرادات راهبردی آن در منظر مردم بیرون زده، دیگر راحت نیست. اکنون برای آنهایی که کمترین اطلاعی از متن برجام دارند، مسجل شده که بعد از این که ایران به کلیه تعهدات خود عمل می کند، باز تحریم های ظالمانه علیه ملت ایران باقی می ماند، رژیم های بازرسی بر مراکز حساس و نظامی کشورمان از سوی غربی ها مطالبه می گردد، احتمال ایجاد سایه شوم جنگ و حمله نظامی تشدید می شود، استقلال کشور در خطر و موضوع پیشرفت در هاله ای از ابهام جدی قرار می گیرد.
قبلاً اشاره کردم که چهار گزینه پیش روی نمایندگان است: رد مطلق، تأیید مطلق، تأیید مشروط و نه رد و نه تصویب بلکه توقف اجرا تا رفع اشکالات برجام. اکنون اما در آستانه تصمیم مجلس به نظر می رسد که هیچ یک از نمایندگان حتی طرفداران دولت، قائل به تأیید مطلق برجام نیستند بلکه تقریبا در این نکته که متن برجام دارای اشکالات قابل تأملی است اجماع نظر وجود دارد اما درباره نحوه برخورد با این اشکالات اختلاف نظرهایی وجود دارد.
تعدادی از نمایندگان که علی لاریجانی و دو نواب رئیس نیز در آن طیف قرار دارند، قائلند که باید با تصویب یک طرح دو فوریتی، مجوز اجرای برجام را با حداقل شروط الزامی به دولت داد و تعداد قابل توجهی از نمایندگان که اکثریت را تشکیل می دهند اما به دلیل اشکالات متعدد در متن برجام که مهمترین آن باقی ماندن ساختار تحریم ها، بازرسی های گسترده از مراکز حساس و نظامی و لگد بر استقلال کشور است، معتقدند که باید جلوی برجام را گرفت اما در این طیف هم دو دیدگاه وجود دارد:
ارائه طرح دو فوریتی در قالب توقف اجرای برجام تا رفع اشکالات از سوی دولت یا قرار دادن شروطی محکم که دولت برای اجرای برجام ملزم به رعایت آن شود. به نظر می آید که تصمیم ارائه طرح دو فوریتی الزام دولت به رعایت برخی شروط هم می تواند آسیب های جدی برای کشور در آینده داشته باشد و تنها تصمیم مدبرانه که ضامن سلامت کشور از مخاطرات پیش روست، عدم اجازه به دولت برای هر اقدامی تا رفع اشکالات برجام است. اما چرا؟
مهمترین دلیل برای این تصمیم، نفس «ارائه طرح دوفوریتی» توسط نمایندگان است. سئوال این است که چرا وقتی بر اساس اصول 77 و 125 قانون اساسی و بر اساس مواد 136 و 173 آیین نامه داخلی مجلس و بر اساس آیین نامه های مختلف اجرایی دیگر و همچنین بر اساس تفسیرهای متعدد شورای نگهبان، دولت ملزم به ارائه لایحه درباره موافقتنامه هسته ای است، این کار را انجام نمی دهد و نمایندگان مجلس در حال ارائه طرح در این باره هستند؟ پاسخ روشن است، چون دولت حاضر به اجرای قانون نیست و با تفسیر به رأی، تلاش می کند تا حرف خودش را به کرسی بنشاند.
مگر نمایندگان مجلس در تاریخ 31 خرداد امسال و قبل از توافق جامع، طی یک طرح دو فوریتی، دولت را ملزم به شرایط مهمی در امضای توافقنامه نکردند و با 199 رأی موافق تصویب نکردند که هرگونه نتایج مذاکرات هستهای با کشورهای 1+5 در صورتی معتبر است که این الزامات در آن رعایت شود: لغو تحریمها به صورت یکجا و کامل، نظارت های آژانس فقط از سایتهای هستهای مجاز است و دسترسی به کلیه اماکن نظامی، امنیتی و حساس غیرهستهای، اسناد و دانشمندان و ممنوع است و هیچ محدودیتی برای کسب دانش و فناوری صلحآمیز هستهای و تحقیق و توسعه پذیرفته نیست؛ پس چرا توافقنامه ای پذیرفته شده که هیچ یک از این قیود در آن رعایت نشده است؟ باز هم پاسخ روشن است چون دولت اعتقادی به رعایت این قید و بندها ندارد و به دلیل ناکارآمدی و ضعف در اجرا چاره ای جز اجرای قید و بندهای برجام ندارد و برای این کار تنها به دنبال بهانه است.
مگر رهبر معظم انقلاب بر اساس اصول قانونی و همچنین بر اساس حفاظت از منافع ملت، خطوط قرمزی را به شکل علنی بیان نکردند و تأکید نمودند که این خطوط قرمز را در جلسات خصوصی تغییر نخواهند داد، پس چرا در توافق جامع هسته ای این خطوط قرمز رعایت نشده است؟ پاسخ روشن است چون اعتقادی به رعایت آن وجود نداشته و مگر در حال حاضر، مجلس شورای اسلامی در خصوص برجام اعلام نظر کرده است که دولت و شخص رئیس جمهور، آن را تمام شده و مصوب تلقی می کنند و دبیر شورای عالی امنیت ملی از ورود به مرحله اجرایی آن سخن می گوید؟
بنابر این چه تضمینی وجود دارد که با تصویب مشروط برجام، دولت خود را ملزم به رعایت شروط تعیین شده بداند؟ اگر دولت این شروط را رعایت نکرد، چه کسی پاسخگوی مخاطرات ایجاد شده برای انقلاب اسلامی و ضربات جبران ناپذیر برای ملت است؟ بنابر این تنها راه حل قابل اعتماد این است که تا برطرف کردن اشکالات جدی برجام، بویژه در حوزه باقی ماندن تحریم ها و بازرسی های گسترده، هیچ مجوزی به دولت در خصوص اجرای برجام داده نشود خصوصا که آقای روحانی در طول همین دو سال نشان داده قانون گرایی و تبعیت از خطوط قرمز رهبری را در مقام سخن، خوب بلد است اما در عمل چیز دیگری از ایشان صادر می شود.
دولت در همین فاصله، حاضر به پاسخگویی به سئوالات کمیسیون برجام نشده و متاسفانه عده ای که تا پیش از این مجلس را حتی برای تعیین ساعت کار ادارات «در رأس امور» می خواندند، امروز برای یکی از مهمترین پیچ های تاریخی کشور، نمی خواهند مجلس حتی به عنوان «ته امور» هم به این مسئله ورود داشته باشد. با این وضعیت، ارائه هر طرحی که فقط باب بهانه جویی را برای این دولت قانون گریز فراهم می کند، سم مهلک برای آینده کشور است چرا که با آغاز اجرای برجام در چنین دولتی باید منتظر پیشروی روزانه دشمن از طریق منفذهای ایجاد شده باشیم.
بحث بر سر این است، دولتی که نتوانست برای وزیرش ویزای ورود به عربستان بگیرد در حالی که به احتمال زیاد نزدیک به 500 کشته از حجاج ایرانی میان قربانیان حادثه منا است، دولتی که وزیرش چهار بار با وزیر خارجه عربستان تماس می گیرد اما نتیجه این تماس ها جابجایی یک سنگ ریزه هم نیست، دولتی که در ساختارشکنی علنی برای ایجاد تردید در مبارزه با استکبار برای اولین بار با شیطان بزرگ و دشمن ملت ایران مکالمه تلفنی می کند و دست او را می فشرد، تنها در انتظار یک بهانه است تا در سایه آن آرمان های انقلاب اسلامی را پیش پای ضعف های اجرایی و مدیریتی خود ذبح کند.
وقتی اوباما و دیگر مسئولان آمریکایی و اروپایی خود اقرار و اعتراف می کنند که بیش از این امکان ادامه دادن به تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران را نداشته اند، وقتی اعتراف می کنند که برایشان حمله نظامی به ایران اسلامی ممکن نیست و با این توافقنامه امتیازهایی را به دست آورده اند که با حمله نظامی به دست نمی آوردند و وقتی از معاون اول رئیس جمهور تا وزیر صنعت و اقتصاد اقرار و اعتراف می کنند که با اجرایی شدن توافقنامه برجام هم تغییر محسوسی در امور اقتصادی و جیب مردم ایجاد نمی شود، آیا با توقف برجام، ضرر خواهیم کرد یا با اجرایی شدن آن؟
464 حاجی ایرانی در حالی در عربستان سعودی به شهادت رسیدند که فقط یک بخش از اعمال رمی جمرات بر نماد شیطان را انجام داده بودند، اکنون مجلس نهم یک راه بیشتر پیش رو ندارد تا نه تنها ادامه دهنده اعمال آن حجاج مظلوم باشد بلکه بتواند نام خود را به نیکی در تاریخ ثبت کند و به فرموده رهبری معظم انقلاب بتواند سرش را بالا بگیرد. تنها راه حل مطمئن در برابر نمایندگان، رمی جمرات بر جام زهر شیطانی است تا روزنه نفوذ شیطان بزرگ از راه برجام بسته شود؛ همین.